آیا شکار در قرن بیست و یکم نیاز است؟
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۸۵۴۰۵
ایسنا/البرز یک متخصص تنوع زیستی معتقد است کلیه مایحتاج انسانهای امروزی به واسطه صنایع پیشرفته کشاورزی، باغبانی و دامپروری تامین میشود. بنابراین وقتی تمامی نیازهای خوراک و پوشاک انسانها بدون شکار حیوانات، تامین میشود چه دلیلی برای شکار وجود دارد؟!
کیانا گودرزی در یادداشتی برای ایسنا نوشت:
سوال این است آیا با وضعیت رو به کاهش تنوع زیستی جانوری و گیاهی که تنها عاملش در سالهای اخیر ، انسانی می باشد ، بشر نیازی به شکار حیوانات دارد ؟
از سال ۱۹۷۰ تاکنون تقریباً ۷۰ درصدِ جمعیت حیات وحش جهان کاهش یافته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با سرعتی که جوامع بشری درحال بهره برداری بی وقفه منابع طبیعی زمین و افزایش تهدیدات خطر انقراض بیش از یک میلیون گونه جانوری و گیاهی هستند، بزودی شاهد ششمین انقراض بزرگ تاریخ زمین خواهیم بود. ۵۴۰ میلیون سال تاریخ گذشته، زمین شاهد پنج دوره مرگبار انقراض دسته جمعی بوده است. دانشمندان بر این باورند که ما اکنون در میانه ششمین انقراض (انقراض آنتروپوسن) هستیم و فعالیت های انسانی باعث می شود که میزان تلفات گونه ها از ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ برابر بیشتر از آنچه طبیعی است باشد. بررسی اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) ) حاکی است که حدود ۲۸ درصد از ۱۳۸ هزار گونه جانوری ارزیابی شده با خطر انقراض و ناپدید شدن همیشگی در طبیعت مواجه هستند زیرا تأثیر مخرب فعالیتهای انسان بر طبیعت، عمیقتر میشود.
در ایران، متاسفانه سرشماریهای دقیقی از گونه های جانوری توسط سازمان حفاظت محیط زیست به طور سالیانه ارایه نمی گردد. یک نمونه ساده را می توان در اختلاف نظرهای متعدد در ارایه آمار گونه شاخصی همچون یوزپلنگ آسیایی مثال زد که تعدادشان به قدری کاهش یافته است که شاید تا چند دهه دیگر شاهد حذف همیشگی آنها از سرزمین اجدادی شان باشیم.
وضعیت بیشتر گونه های جانوری در ایران به دلیل تخریب و تهدیدات زیستگاه ها، تلفات جاده ای، شکار و قاچاق بی رویه ، روز بروز بیشتر در معرض خطر انقراض قرار می گیرند. مساله ای که بسیار حائز اهمیت و قابل تامل است وجود میلیون ها شکارچی در برهه ای از تاریخ بحرانی محیط زیست ایران است که بشدت بخاطر دخالت ها و تهدیدات عوامل انسانی ، آسیب پذیرتر شده است.
شاید مساله ی شکار برای انسان های اولیه غارنشین (Neanderthal) که بطور یقین اثبات نشده و هنوز میان محققان مورد اختلاف نظر است، اهمیت داشته ولی اکنون هزاران سال از انقراض گونه های انسان های اولیه گذشته و ما در مقطعی از پیشرفته ترین دوران زندگی بشر به سر می بریم. کلیه مایحتاج انسانهای امروزی به واسطه صنایع پیشرفته کشاورزی، باغبانی و دامپروری تامین میشود. بنابراین وقتی تمامی نیازهای خوراک و پوشاک انسانها بدون شکار حیوانات، تامین میشود چه دلیلی برای شکار وجود دارد؟!
بنابراین با توجه به شدت کاهش جمعیت گونههای مختلف حیات وحش در ایران به دلایلی که در بالا اشاره شد، تدبیر و مدیریت صحیح و دلسوزانه ایجاب می کند به هیچ عنوان برای هیچ فردی چه خارجی چه داخلی پروانه شکار صادر نگردد. همچنین درصد بیشتر شهروندان که مخالف شکار هستند این حق را دارند که خواهان توقف همیشگی شکار باشند زیرا هم با ترویج خشونت مخالف هستند و هم حیات وحش را انفال و متعلق به عموم مردم میدانند که باید حفاظت شوند.
چند سالی هست که موافقان شکار با وجود وضعیت بحرانی تنوع زیستی در کشور، برای توجیه شکار، از اصطلاح تروفه بیشتر سو استفاده میکنند. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای دنیا، تلاشهای جدی و مضاعفی برای حذف شکار تروفه از لیست تورگردانهای حیات وحش صورت می گیرد.
شکار تروفه TROPHY ) ) یعنی رکورد در به دست آوردن شاخ بلند، پوست، دندان، گوش، دم و یا سر حیوانی به عنوان نماد پیروزی در یک رقابت بین افرادی که کشتار حیوانات را صرفا برای سرگرمی و لذت بردن انتخاب می کنند. شکار تروفه یک تجارت بزرگ است که توسط افراد ثروتمند که حاضرند مبالغ هنگفتی برای شکار یک حیوان بپردازند انجام میشود. هر چه حیوان، کمیاب تر و چشمگیرتر باشد، مبلغ آن بیشتر میشود. ما در ایران شاهد شکارچیان آمریکایی، روسی، گرجستانی، اماراتی، چینی، اروپایی و غیره هستیم که برای رکورد غنائم شکارهایشان حاضرند مبالغ هنگفتی برای شکار کل، بز، آهو، قوچ اوریال و حتی مرال بپردازند. در این میان شکارچیان داخلی هم صدای اعتراض هایشان بلند میشود و به دنبال سهم خواهی میگویند چرا از این اندک جمعیت حیات وحش ایران، سهمی هم شامل ما نگردد !
طرفداران شکار تروفه یا غنائم ادعا میکنند: «فعالیتهای آنها به نوعی حفاظت از حیات وحش را ترویج می دهد. یعنی شکارچیان ثروتمند با شکار حیوانات در کشورهای دارای اقتصاد ضعیف میتوانند هم باعث اشتغال زایی جوامع محلی و کمک مالی به اقتصاد آنها شوند و هم از هزینه های دریافتی از شکارچیان، برای برنامههای حفاظتی در آن مناطق بهره جست !» اما شواهد نشان میدهد که تقریباً هیچ یک از درآمدهای حاصل از شکار تروفه نه صرف کمک به مردم محلی و نه برای حفاظت حیات وحش استفاده نمیشود. زیرا در تشکیلات این باندها و تورگردان های شکار تروفه (اغلب در خارج از کشوری که شکار در آن انجام میشود) فساد اقتصادی وجود دارد و بیشتر سود حاصل از این تجارت خونین، سهمیه مدیران موسسه های تبلیغ شکار تروفه می شود.
ادعای غیر علمی موافقان شکار تروفه این است که می گویند «حیوان نر که به سن پیری می رسد، بهتر است به نفع بقیه گروه، حذف گردد !»
چرا که حضورش در گله یا گروه بی ارزش است. در طبیعت، اگر دخالت های انسانی صورت نگیرد، جمعیت گونه های مختلف به روش های گوناگون، روش خودتنظیمی را اجرا می کند و ادعای طرفداران شکار تروفه که یکی از دلایل شان تعدیل جمعیت گله ها است کاملا از نظر علم اکولوژی رد می گردد. نکته ی بسیار مهم دیگر وجود با ارزش حیوانات مسن در گروه یا گله است، زیرا حیوانی که با وجود شرایط سخت زیستگاه ها و تغییرات آب و هوایی و منابع غذایی خود را وفق داده و سالیان سال توانسته زندگی و گله را هدایت کند دارای قوی ترین و سالم ترین ژن ها است که باید به شدت مورد حفاظت قرار گیرد تا ژن های قوی و سالم خود را به نسل های آینده منتقل کند. اما چرا طرفداران شکار تروفه خواهان شکار حیوانات مسن هستند؛ به دلیل اینکه این حیوانات دارای شاخ ها یا عاج های بلندتر ، یال های پر پشت تر و خاص تر و به طور کل مواردی که باعث می شود شکارچیان برای به دست آوردن آنها با یکدیگر بشدت رقابت کنند، هستند.
حذف کردن گونه های مسن باعث اختلال در جوامع حیوانات می شود و تأثیرات بسیار ناگواری بر جمعیت ها و اکوسیستم ها می گذارد.
سخن آخر، ما در کشورمان به شدت نیازمند تصویب قانون حمایت از حقوق حیوانات هستیم، قوانین قدیمی و ناکافی مجازات برای متخلفان و شکارچیان باید طوری اصلاح گردد که هیچ فردی حتی در ذهن اش تصور شکار حیوانات را نکند. بهتر است پیش از اینکه گونه های با ارزش جانوری دیگر دچار سرنوشت تلخی چون شیر ایرانی و ببر مازندران نشده اند، به فکر حفاظت بیشتر آنها باشیم که یقینا ممنوعیت شکار از عوامل اصلی حفاظت آنها محسوب می گردد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی سازمان حفاظت محیط زیست شکار حیوانات تامین می شود تنوع زیستی شکار تروفه برای شکار حیات وحش انسان ها گونه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۸۵۴۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غذارسانی به حیوانات محبت در حق آنها نیست
بحث غذا دادن به سگها موضوع بسیار مهمی است و با وجود آنکه کارشناسان در مورد آن بارهاوبارها تذکر داده و مشکلات غذا دادن به سگها را برشمردهاند، اما بازهم غذا دادن به سگهای بیصاحب و ولگرد سبب افزایش آمار آنها در مناطق شهری و روستایی شده که همین اتفاق بارها حوادث تلخ و ناگواری را هم رقم زده است.
به گزارش ایسنا، شهروند نوشت:غذا دادن به سگها نهتنها کمکی به آنها نمیکند، بلکه میتواند اکوسیستم آنها را نیز دچار اشکال کند. این اتفاق علاوه بر اینکه زاد و ولد را در میان آنها زیاد میکند، میتواند آنها را در پیدا کردن غذا در طبیعت دچار چالش کند. بحث غذا دادن به سگها موضوع بسیار مهمی است و با وجود آنکه کارشناسان در مورد آن بارهاوبارها تذکر داده و مشکلات غذا دادن به سگها را برشمردهاند، اما بازهم غذا دادن به سگهای بیصاحب و ولگرد سبب افزایش آمار آنها در مناطق شهری و روستایی شده که همین اتفاق بارها حوادث تلخ و ناگواری را هم رقم زده است.
همین چندوقت پیش بود که نیروهای اورژانس به ماموریتی اعزام شدند که سگ، پای کودک ٤ساله را گاز گرفته بود. در محلهای که این حادثه اتفاق افتاده بود چند نفری بودند که مدتی به سگهای ولگرد غذا میدادند و پس از مدتی که این کار متوقف شد، سگها بهدنبال غذا مدام در محدوده میچرخیدند و همین ماجرا، حادثه تلخی را برای این کودک رقم زد.
داوود گودرزی، مدیر کنترل حیوانات مضر شهری شهرداری تهران، به این موضوع اشاره میکند که مردم باید به غذارسانی بیرویه به سگهای بیصاحب خودداری کنند و به این موضوع اشاره میکند که بیش از ۱۲ تیم خودرویی در تهران و بهویژه حاشیه شهر در بحث جمعآوری حیوانات موذی و سگهای بدون صاحب، مسئولیت دارند و فعال هستند.
وی به این موضوع اشاره میکند که این تیمها از طریق تماس و شکایات مردمی با سامانه ۱۳۷ و البته گشتهای خودشان اقدام به جمعآوری سگهای بدون صاحب میکنند.
بهگفته گودرزی، روزانه ۴۰ تا ۵۰ سگ بدون صاحب در تهران جمعآوری و همه آنها به نقاهتگاه کهریزک(آرادکوه) منتقل میشوند که ابتدا سگها در این نقاهتگاه توسط دامپزشک معاینه میشوند و پس از شناسایی سگهای بیمار، نسبت به معالجه اقدام میشود. سگهای سالم هم به تفکیک نر و ماده در قفسهای مخصوص خود در این مرکز نگهداری میشوند.
رهاسازی سگهای بدون صاحب تخلف است
گودرزی به این موضوع تأکید میکند که در گذشته اقدام به پلاککوبی و عقیمسازی سگهای بدون صاحب میشد و در نهایت رهاسازی، صورت میگرفت اما طبق قانون و دستورالعمل ابلاغی محیطزیست، رهاسازی سگهای بدون صاحب تخلف است از اینرو ما فقط هنگام واگذاری این سگها به اشخاص واقعی اقدام به عقیمسازی و پلاککوبی میکنیم.
مدیرکنترل حیوانات مضر شهری یادآور شد که هنگام واگذاری از صلاحیت فرد داوطلب برای نگهداری مطمئن میشویم و پس از تزریق واکسن هاری و صدور شناسنامه بهداشتی، این واگذاری به اشخاص حقیقی بهطور مثال برای نگهبانی سگ در گاراژ، باغ یا کارخانهها انجام میشود.
وی این را هم گفت که شهرداری فقط نقاهتگاه کهریزک را برای نگهداری سگهای بدون صاحب دارد و بقیه اماکن نگهداری، دست حامیان حیوانات است.
بهگفته گودرزی، بیشتر هزینه نگهداری سگهای بدون صاحب توسط خیران و حامیان حیوانات تامین میشود و هماکنون نقاهتگاه آرادکوه ۲ هزار ظرفیت دارد که توسعه آن را شروع کردهایم و ۲ هکتار زمین برای این امر اختصاص یافته که سال بعد این ظرفیت تا هشت هزار قلاده میرسد. تعداد سگهای بدون صاحب ۱۰ هزار قلاده تخمین زده میشود، درحالیکه ما سال آینده فقط تا هشت هزار قلاده ظرفیت پذیرش و نگهداری خواهیم داشت.
او ساماندهی سگهای بدون صاحب را در گرو همکاری مردم دانست و توصیه میکند که شهروندان از غذارسانی بیرویه به این حیوانات خودداری کنند و باید آگاهی آنها را در این زمینه بالا برد.
وی تأکید میکند که خیلی از غذارسانیهای نابجا و از سردلسوزی به سگهای بدون صاحب و البته منفعت و درآمد صاحبان برخی از این صفحههای مجازی باعث شده، نتوانیم در کوتاهمدت به هدفگذاری خود که ساماندهی یکساله سگهای تهران است، برسیم.
تأثیر منفی غذا دادن به حیوانات
عارفه لطیف، کارشناس حوزه محیطزیست نیز درخصوص غذارسانی به حیوانات میگوید: «غذارسانی به حیاتوحش میتواند زندگی اجتماعی جوامع حیوانی را مختل کند. بسیاری از حیوانات برای اجتناب از شرایط سخت زمستانی یا دنبال کردن غذای موجود با تغییر فصل، مهاجرت میکنند، اما مهاجرت میتواند یک مزیت مهم دیگر نیز داشته باشد. با اجازه دادن به حیوانات برای فرار از زیستگاههایی که در آن انگلها تجمع یافتهاند و با از بین بردن حیوانات آلوده که قادر به زنده ماندن در سفر نیستند، مهاجرت میتواند آلودگی انگل را در جمعیتهای حیوانی کاهش دهد.
این کارشناس محیطزیست بر این باور است که غذارسانی به حیوانات، انتقال بیماری را بین آنان و حتی بین انسان و حیوانات افزایش خواهد داد. این موجودات در معرض ویروسها و باکتریهای بیشتری قرار دارند و از آنجایی که از آنها مراقبت نمیشود، سیستم ایمنی آنها نیز ضعیف است. این بدان معنی است که آنها ممکن است بیمار شوند و آنچه را که آنها را بیمار میکند به انسان منتقل کنند. غذادهی گروهی به حیوانات باعث گردهمایی آنان و افزایش احتمال سرایت بیماری و انگلها میان آنان میشود.
غذارسانی به حیوانات احتمال شکار شدن آنان را افزایش میدهد. لطیف این موضوع را تأکید میکند و میگوید: «با غذارسانی طولانیمدت به حیوانات رفتهرفته واکنش ذاتی آنان نسبت به شکارچی به واسطه اعتمادی که از غذارسانی انسان پیدا کردهاند کاهش مییابد و گمان میکنند هنگام نزدیک شدن به آنها غذایی در انتظار آنهاست و اگر غذا بهطور مرتب به آنها نرسد، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان میدهند.
از سوی دیگر باید به این موضوع اشاره کرد که غذارسانی باعث برهم خوردن زنجیره غذایی طبیعی موجودات میشود. درواقع حیوانات طبق غریزه طبیعی خود به جستوجوی غذا رفته و با وابستگی غذایی خود به زنجیره غذایی بقا پیدا میکنند و با غذارسانی ما، دیگر به جستوجوی غذا نرفته و توالی این زنجیره غذایی برهم میخورد و میتواند باعث به خطر افتادن جان گونههای جانوری دیگر شود.»
او توضیح میدهد که وقتی انسانها به حیوانات غذا میرسانند درواقع نمیدانند که با این کار توانایی و مقاومت آنها را در برابر خطرات اطرافشان بالا میبرند و باروری آنها با این اتفاق افزایش پیدا میکند و این ازدیاد آن گونه جانوری میتواند بهگونههای دیگر جانوری آسیب برساند. همچنین ازدیاد جانورانی مانند سگ و گربه سبب میشود سرپناه مناسب برای این گونهها کاهش پیدا کند و این آمار، تصادفات جادهای این حیوانات را نیز بهدنبال دارد.
بهگفته او غذا دادن به سگ و گربههای خیابانی، رژیم غذایی آنان را با اختلال مواجه میکند و نظم اکوسیستم را به هم میزند. هر موجودی طبق ویژگیهایی زیستی و فیزیکیاش به انواع خاصی از مواد غذایی نیازمند است و در بسیاری از موارد غذای انسانی میتواند تعادل تغذیهای آنان را بر هم بزند. از طرفی جمعیت گونههایی که سگ و گربهها بهصورت طبیعی و ذاتی، آنان را شکار میکردند دچار تغییر میشوند. برای مثال زمانیکه انسانها به گربههای خیابانی غذارسانی میکنند این گربهها دیگر بهدنبال شکار موشها نمیروند و ممکن است در آینده جمعیت موشها در شهر افزایش یابد و مشکلآفرین شود.
لطیف معتقد است که با وابستگی حیوانات به غذارسانی از جانب انسان، آنان را به موجوداتی وابسته به انسان تبدیل کرده و رفتارهای جستوجوی غذا در آنان کمرنگ میشوند پس درصورت تغییرات محیطی همچون زلزله، سیل و... یا نبودن شرایطی که انسان برای آنان غذارسانی کند با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.
انتهای پیام